دیدار استقلال و تراکتورسازی با حاشیههای بسیاری همراه بود و در به وجود آمدن آن بخشهای مختلفی مقصر بودند اما نکته اصلی اینجاست که چرا این تشنجها ایجاد میشود؟دیدار استقلال و تراکتورسازی با حاشیههای بسیاری همراه بود و در به وجود آمدن آن بخشهای مختلفی مقصر بودند اما نکته اصلی اینجاست که چرا این تشنجها ایجاد میشود؟
«جعفری حیا کن، سبزی فروشی وا کن.» این، از جمله شعارهایی است که شب گذشته در ورزشگاه آزادی شنیده شد. شعاری که هواداران استقلال علیه مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی میدادند. شعاری که مانند آن و حتی بدترش هم کم شنیده نشد. استقلالیها به خانواده جواد کاظمیان توهین کردند و او هم کار ناشایستی انجام داد. تبریزیها هم به امیر قلعهنویی توهین کردند آن هم در شرایطی که زمانی او را «امیر پاشا» میخواندند.
اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم و ببینیم چه کسی اول شروع کرده به نتیجهای نمیرسیم چرا که این یک سیکل معیوب است و هر کسی که در فوتبال فعالیت میکند به اندازه خودش در به وجود آمدن چنین فضایی مقصر است. از خبرنگاران گرفته تا بازیکنان، مدیران، مربیان و لیدرها در به وجود آمدن این فضا نقش دارند. این توهینها و بی اخلاقیها تنها معطوف به یک بازی نیست و مدتها است که در فوتبالمان و حتی سایر رشتهها چنین فضایی را میبینیم و روز به روز هم بدتر میشود.
در اتفاقات شب گذشته اما مسئولان دو تیم که بحث میزان صندلیهای اختصاص یافته به میهمان را پیش کشیدند، مقصرند. مسئولان تراکتورسازی میگفتند که 50 درصد ورزشگاه را میخواهند و استقلالیها هم میگفتند طبق قانون عمل میکنند. اگر در این میان همه بر اساس قانون عمل میکردند یک عامل از عوامل تنشزای دیروز کاسته میشد. این بحثها در حالی مطرح شد که در نهایت آذریها همه وارد ورزشگاه شده بودند.
شاید حرف عدهای که میگویند فوتبال برگرفته از شرایط موجود در جامعه است درست باشد اما به این نکته هم باید توجه کرد که فوتبال به دلیل فراگیر بودنش، به همان اندازهای که از جامعه تاثیر میگیرد؛ میتواند روی جامعه تاثیر بگذارد. این تاثیر در حوزههای مختلف میتواند صورت بگیرد، از حوزه اجتماعی گرفته تا اقتصادی. نمونه بارز آن هم به زمانی برمیگردد که بوی ورشکستگی یونان به مشام میرسید اما با قهرمانی تیم ملی فوتبال این کشور در رقابتهای جام ملتهای اروپا( یورو 2004) این اتفاق چند سال به تعویق افتاد. بنابراین به جرات میتوان گفت با کمی توجه به این ابعاد نه تنها میتوان به آرام کردن فضای فوتبال فکر کرد بلکه میتوان از آن برای پیشبرد فضای جامعه به سمت صحیح استفاده کرد.
اگر مدیران از کلکلها و کریخوانیهایی که در شأن یک مدیر نیست کم کنند، اگر بازیکنان به وظیفه خود در زمین توجه داشته باشند و سرشان گرم بازی خودشان باشد، اگر چند هزار نفری که به ورزشگاه میآیند تحت تاثیر شعارهایی که تنها چند نفر آنها را میسازند قرار نگیرند، اگر ادبیات مدیران ما اصلاح شود، اگر ما خبرنگاران هم در پوشش این حاشیهها کمی هوشمندتر باشیم و به جای دامن زدن به این اتفاقات در راستای رفع آن تلاش کنیم روزی شاهد باشیم که در کشور ما هم بازیهای مهم تنها در مستطیل سبز حساس میشوند.
اینها همه کارهایی است که دست اندرکاران فوتبال میتوانند انجام دهند اما نقش کمیته انضباطی و استفاده از ابزار تنبیهی بسیار تاثیرگذار خواهد بود، البته استفاده درست و به موقع از آنها و نه به شکلی که خود عامل تشنج شود و گاهی مصداق بی عدالتی میان تیمها باشد.
شاید این صحبتها توضیح واضحات جلوه کند اما اگر کمی بیشتر به این واضحات توجه کنیم قطعا روزی ما هم در ورزشگاههایمان شاهد فوتبال واقعی بدون فحش و بد و بیراه خواهیم بود. آیا روزی فرا میرسد که از فوتبال درست استفاده کنیم و مجبور نباشیم برای اینکه خانوادهمان الفاظ بالای 18 سال را از دهان تماشاگران نشنوند، صدای تلویزیون را کم کنیم؟