زيرآب!

اونلی پرسپولیس  گفت:اگر قرار باشه برم زيرآب خيلي‌ها رو با خودم مي‌كشونم زير آّب.

گفتم ... اين خيليا كيا هستن؟

گفت... همينا كه طاقباز دارن رو آب شنا مي‌كنن و خيس نمي‌شن.

گفتم ... اينا چرا مي‌خواستن سر تو زير آب بكنن؟

گفت ... مي‌گفتن تنهايي زيرآبي رفتي و تنهايي زير آب خوردي

حالا برايه ايز گم كردن بايد چوب بخوري تا ديگه غشت نگيره

گفتم... خب حالا تو چرا تنهايي زير آبي رفتي؟

گفت ... آخه خودشون گفته بودن؛... هر كي كار خودش بار خودش آتيش به انبار خودش.

گفتم ... نگفتي حالا اين زيرآب چه جاييه؟

گفت: ببين يه روي آب داريم و يه زير آب... روي آب كه شنا كني همه تو رو مي‌بينن. ضايع است زير آبي ميري كه تو رو نبينن و دستت رو نشه.

گفتم: كدوم دست؟

گفت: همين دست بده... دست بگير... دست كارت به كارت كن ديگه.

گفتم: آخه زير آب كه آدم خيس ميشه.

گفت: عوضش وقتي اومدي روي آب خوب سر و تنتو با حوله مخصوص خشك مي‌كنن كه نچايي.

گفتم: حوله مخصوص؟

گفت: آره يه آقاي مخصوص كه يه جايه مخصوص اون بالا سر بينه نشسته داد مي‌زنه... آي خشك بيار... بعدش سر و تنتو خشك مي‌كنن... تازه مشت‌مالتم ميدن كه خستگي از تنت دربره.

گفتم: حالا چي... بالاخره سرتو زير آب كردن يا نه؟

گفت: داشتن مي‌كردن.. دم آخر دست انداختم يقه‌شونو گرفتم كه كجا؟... ما با هم ميريم زير آب.

گفتم: ... خب بعدش چي شد؟

گفت: گفتن يقه ما رو ول كن... منم گفتم اولش شما ول كنين تا منم ولتون كنم... اينه كه ولم كردن.

گفتم... پس زير آب ديگه بي زير آب هان...؟

گفت: حالا گفتن برايه رد گم كردن دسته‌جمعي تورو بگيريم بريم زير آب.

گفتم: ديگه كدوم زيرآب؟

گفت: زيرآب سوادكوه... ميگن خيلي جايه با حاليه!


*شهرام وزیری