همه تردید های علی دایی برای دروازه بان شماره یک پرسپولیس، نیلسون یا حقیقی؟
تا حالا شده نگاهت به پرسپوليس خيره باشد و حاشيهاي چشمت را نزند؟ يا اينكه مثلا بخواهي از پرسپوليس بگويي و ناخواسته واژهاي شبيه به «آرامش» قل بخورد روي زبانت؟ تا حالا ديدهاي كه پرسپوليس خود واقعياش باشد و يك حسرت براي حاشيههايي كه هيچكس نميخواهدشان؟ البته كه نه. اين آرامش را حتي در بهترين فصل ليگ برتري پرسپوليس كه آخرش به قهرماني رسيد، نديده بوديم. همانگونه كه امروز هم نشاني از آن نيست. امروزي كه با وقتشناسي و حرفهايگري سوت خورد و پرسپوليس مثل يك تيم واقعي رو كرد به سوي فصل تازه اين فوتبال. از آن چالش مديريتي هم به سلامت گذشت اما به يكباره با بازگرداندن عليرضا حقيقي، روزهاي پيش روي خود را گره زد به يك دردسر تازه. دردسر از آن جهت كه حقيقي به نام يك لژيونر برگشت و مهمتر، هنوز پيراهن تيمملي را به تن دارد و بدون شك آمده تا با تصاحب شماره «يك» پرسپوليس، حضورش در جام جهاني پيشرو را هم تضمين كند.
اما واقعا چه شد كه پرسپوليس ناگهان براي باز پس گرفتن عليرضا حقيقي از روسها به صرافت افتاد؟ مديرعامل باشگاه در پاسخ، اين داستان را برايمان تعريف ميكند: «به روبينكازان پيشنهاد داديم كه يا به حقيقي بازي بدهند، يا قرضي او را بفرستند به يك تيم اروپايي تا آنجا فيكس باشد و يا اينكه بگذارند به ايران بازگردد تا شرايطش در تيمملي به خطر نيفتد. در نهايت دايي موافقت كرد كه او را به پرسپوليس بياوريم.»
واقعيت اما شايد كمي متفاوت است از آنچه شنيديم. روسها نااميد از سرمايهگذاري روي عليرضا حقيقي و شايد براي جبران پولي كه به خاطرش هزينه كرده بودند، خواهان انتقال او به تيمي ديگر بودند كه گويا هيچ تيم اروپايي حاضر نشد براي خريد اين دروازهبان ناشناخته بهايي بپردازد. بعد نام او را نوشتند در ليست مازادشان و حقيقي هم به ايران بازگشت و پيشنهاد حضور دوبارهاش در پرسپوليس را گذاشت كف دست رويانيان. پرسپوليس اما كمبودي نداشت كه حضور اين دروازهبان جبرانش كند. بدتر از آن شرط علي دايي بود كه ميگفت بايد شخصا آمادگي اين دروازهبان مليپوش را ارزيابي كند! اين شد كه عليرضا حقيقي را در تمرينهاي پرسپوليس ديديم و بعد از يك هفته هم دايي موافقت كرد كه او با تيمش بماند. بدترين بخش داستان اما وقتي بود كه باشگاه روسي گفت حاضر به انتقال قرضي حقيقي نيست و پرسپوليس بايد پول رضايتنامه او را بدهد. همينطور هم شد و حالا بايد عليرضا حقيقي را هم دست كم تا آخر فصل، پرسپوليسي بدانيم.
سكونشيني تنها چيزي است كه عليرضا حقيقي از سفر دو سالهاش به فوتبال روسيه براي پرسپوليس به ارمغان آورده و با تكيه به آن، پيراهن شماره يك را ميخواهد. البته كه در نيمكتنشين كردن يك دروازهبان مليپوش آنهم در فصلي كه انتهايش ميرسد به جام جهاني، هيچ منطقي به چشم نميآيد اما آيا علي دايي ريسك اين آيندهنگري را به جان ميخرد؟ او براي اين انتخاب، نيلسون را هم دارد كه با 14 كلينشيت در 27 بازي يكي از بهترينهاي پرسپوليس پارسال بود و حالا جزو محبوبترينهاي اين تيم هم هست و نيمكتنشين كردنش در حكم ايستادن مقابل هواداران اما آيا علي دايي حاضر است بر همه اينها چشم بپوشد و تيمش را هزينه كند براي رفتن حقيقي به جام جهاني؟ هر چند نزديكان پرسپوليس همچنان معتقدند كه اعتقاد دايي به دروازهبان برزيلي هنوز آنقدرها محكم نشده كه تيمش را بسپرد به تجربه او. از طرفي رضا محمدي هم از پس فرصتهايي كه از دايي هديه گرفته بود برنيامد تا همچنان يك دروازهبان ذخيره به چشم بيايد. درست مثل امير عابدزاده كه نه خودش توقع فيكس بودن دارد و نه آنها كه از بيرون گود به او خيره شدهاند.
در اين رقابت چهار نفره، نيلسون و حقيقي پيشرو هستند؛ يكي با تكيه به تجربهاش و ديگري با آيندهاي كه او را انتظار ميكشد. علي دايي هم قلم به دست گرفته تا سرانجام آنها را بنويسد و يكي را برگزيند براي پوشيدن پيراهن شماره يك پرسپوليس. او البته «استفاده چرخشي» را هم همچون هميشهاش در ذهن دارد تا اگر به نتيجه روشني نرسيد، با انتخاب آن خود را از هر واكنشي برهاند.
تجربه نيلسون بيشتر به كار پرسپوليس ميآيد يا اينكه دايي از تيمش هزينه ميكند براي فرستادن حقيقي به جام جهاني؟ اين شايد سختترين آزمون كادر فني باشد كه سرنوشت پرسپوليس هم به آن گره خورده. نيلسون در 27 بازي فصل پيشاش 14 بار دروازه خود را بسته نگه داشته اما از طرفي حقيقي آمده تا با فيكس شدن در پرسپوليس، حضورش در تيم ملي را تضمين كند. حرفها و شرطهاي مديرعامل براي تيم قبلي حقيقي هم حكايت از فيكس بودن او دارد. اما آيا دايي هم آنقدر به اين دروازهبان مطمئن هست كه ريسك اين آيندهنگري را به جان بخرد؟