ماجراي برگزاري يا عدم برگزاري مسابقات جام حذفي باشگاههاي كشور، ماههاست كه به يك سوژه تكراري و خسته كننده در فوتبال ايران تبديل شده است. از همان روز اول كه زمزمههايي در مورد احتمال كليد نخوردن اين بازيها منتشر شد....
ماجراي برگزاري يا عدم برگزاري مسابقات جام حذفي باشگاههاي كشور، ماههاست كه به يك سوژه تكراري و خسته كننده در فوتبال ايران تبديل شده است. از همان روز اول كه زمزمههايي در مورد احتمال كليد نخوردن اين بازيها منتشر شد، مقاومتهاي زيادي پيرامون اين تصميم غيركارشناسي به وجود آمد. در مقابل اين جريان، فدراسيوننشينها خيلي زود عقبنشيني كردند و كوشيدند تا با توجيهاتي نظير «تعطيلي جام حذفي خواسته كرش بود»، يا «تمام تلاشمان را ميكنيم تا اين مسابقات برگزار شود»، اندكي فضا را تلطيف و منتقدان را آرام كنند. در شرايطي كه راي قاطع مخاطبان برنامه نود به لزوم استارت خوردن اين بازيها معادلات را وارد فاز تازهتري كرده بود، مديران فوتبال كشورمان تصميم گرفتند با سكوت خودشان مدتي زمان بخرند تا بعدها به راحتي بتوانند با توجيه «كمبود زمان» صورت مساله را پاك كنند. امروز كه اين بحث دوباره از سر گرفته شده، تقريبا همين شرايط وجود دارد و دوستان مصر هستند كه با توجه به تنگناهاي زماني موجود، برگزاري جام حذفي خيلي سخت شده است. پيشنهاد رفقا هم تقريبا مثل همه ايدههايي كه در فدراسيون كفاشيان مطرح شده، غيركارشناسي و عجيب است. وقتي غلامرضا بهروان اعلام ميكند برگزاري جام حذفي تنها بدون حضور مليپوشان ممكن خواهد بود، اين يعني آنكه در صورت استقبال باشگاهها، اين تمايل فدراسيون جنبه عملياتي خواهد يافت. مردان خيابان سئول علاقه فراواني دارند كه به اتكاي چنين حربهاي، رفع تكليف كنند و از شر جام حذفي راحت شوند، اما مسلما اجرايي شدن اين ايده ابهامات فراواني را در پي خواهد آورد.
1- قهرمان جام حذفي مطابق قانون به مسابقات ليگ قهرمان آسيا راه پيدا خواهد كرد. منطق حكم ميكند تيمي از اين سهميه بهره ببرد كه لياقت و شايستگي فني و كيفي بالاتر و واقعيتري داشته باشد. اين در حالي است كه برگزاري جام حذفي بدون مليپوشان، قطعا استانداردهاي رقابت را تحت تاثير قرار خواهد داد و ممكن است تيمي فاتح چنين تورنمنتي شود كه واقعا استحقاقش را نداشته است. واقعا چرا بايد كاري كنيم كه اين امتياز تشويقي كه حتي منافع مالي هم دارد، به تيمي برسد كه به اندازه كافي لايقش نبوده است؟
2- به احتمال فراوان قهرمان جام حذفي در مرحله پليآف ليگ قهرمانان آسيا شركت خواهد كرد تا تلاش كند و براي كشورمان سهميه قطعي به دست بياورد. آيا واقعا تيمي كه در غياب مليپوشان قهرمان ميشود، زور كافي براي گذر از مرحله پليآف خواهد داشت؟
3- محروم كردن باشگاهها از حضور مليپوشانشان در يك سلسله مسابقات رسمي، در حالي به ابتكار فدراسيون در شرف انجام شدن است كه در هيچ كجاي دنيا دستاندركاران فوتبال چنين سياستي در پيش نميگيرند. به عنوان نمونه كنفدراسيون فوتبال اروپا اخيرا اعلام كرد زمان اهداي كفش طلا به ليونل مسي كه قرار بود اواخر اكتبر انجام بگيرد، تغيير خواهد كرد. اين تفاوت از همزمان شدن بازي حذفي بارسلونا و آلاوز ناشي ميشود. وقتي اروپاييها حاضر نميشوند حتي در مسابقه رفت، تيم قدرتمندي مثل بارسا با حريف دسته دومياش هم تنها يك ستاره آنها را از بازي محروم كنند و به ناچار تقويمشان را تغيير ميدهند، چرا ما بايد در ايران ناگهان همه مليپوشان را از تيمشان بگيريم.
4- وقتي اول فصل يك باشگاه دست به جيب ميشود و با درشتترين ارقام ممكن مليپوشان پرشماري را به استخدام درميآورد، هدفش اين است كه از آنها در راه رسيدن به موفقيتهاي گوناگون و جامهاي مختلف سود ببرد. اينكه جام حذفي برگزار نشود، ظلم بزرگي به اينگونه باشگاههاست و اينكه جام حذفي بدون مليپوشان كليد بخورد، حتي ميتواند يك ظلم بزرگتر لقب بگيرد. آيا تيمها گناه ميكنند كه پول ميدهند و مليپوش ميخرند؟ بدتر از آن، آيا باشگاههايي مثل فجرسپاسي، نفت تهران يا سپاهان اشتباه كردهاند كه مليپوشان مستعدي مثل رضا حقيقي، يعقوب كريمي يا اميد ابراهيمي را پرورش دادهاند؟ اگر اينطور نيست، پس چرا بايد در بزنگاهي مثل جام حذفي از نعمت استفاده از آنها محروم بمانند؟
5- استقبال تماشاگران از مسابقات باشگاهي در ايران، در شرايط كنوني هم اسفبار و نااميدكننده است. اگر قرار باشد تيمها را بدون مليپوشان راهي اين مسابقات كنيم، آيا غير از اين خواهد بود كه سكوها سردتر از گذشته هم خواهند شد؟
هر دو راهكار به دلايل متنوع غيرقابل قبولاند؛ هم عدم برگزاري جام حذفي و هم كليد زدن آن بدون مليپوشان. فدراسيون فوتبال موظف است مسابقات جام حذفي را به شكل اصولي و منطقي و تحت شرايط عادي برگزار كند. بهانه كمبود زمان هم به هيچ وجه قابل قبول نيست. حالا كه افكار عمومي و رسانهها تسليم شدهاند و كاملا پذيرفتهاند كه به دليل معذوريتهاي تقويمي كشور بازيها وسط هفته برگزار شود، حداقل آقايان بايد به سادهترين تكليفشان عمل كنند و جاي كافي براي برگزاري جام قديمي حذفي باقي بگذارند.
نويسنده : بهروز رسايلي