پس از آن كه تلويزيون ايران ديدار تيم ملي فوتبال برابر لبنان را به طور زنده و مستقيم پخش نكرد، حرف و حديثهاي زيادي درباره چرايي اين اتفاق مطرح شد كه گاهي نيز از مسير منطق دور ميماند. مسئولان صدا و سيما، صاحبان حق پخش تلويزيوني مسابقات را علت اصلي اين مشكل ميدانند و برخي از كارشناسان و مردم معتقدند صدا و سيما در خريد حق پخش مسابقات اهمال ميكند.
پس از آن كه تلويزيون ايران ديدار تيم ملي فوتبال برابر لبنان را به طور زنده و مستقيم پخش نكرد، حرف و حديثهاي زيادي درباره چرايي اين اتفاق مطرح شد كه گاهي نيز از مسير منطق دور ميماند. مسئولان صدا و سيما، صاحبان حق پخش تلويزيوني مسابقات را علت اصلي اين مشكل ميدانند و برخي از كارشناسان و مردم معتقدند صدا و سيما در خريد حق پخش مسابقات اهمال ميكند.
ديدار تيم ملي فوتبال ايران برابر لبنان در چارچوب رقابتهاي مقدماتي جام جهاني از تلويزيون پخش نشد تا بار ديگر حرف و حديث هاي فراواني در خصوص اين مساله در رسانهها و در ميان مردم شكل بگيرد. تمام اين بحث و جدلها چرايي اين مساله را جستوجو ميكردند فارغ از آن كه ماجرا شايد پيچيدهتر از اين حرفها باشد. مساله اين است كه شبكههاي تلويزيوني براي پخش مستقيم رويدادهاي ورزشي بايد حق پخش آنها را خريداري كنند و اين همان مسالهاي است كه صداوسيماي ايران با آن دست به گريبان است.
اگر از بينندگان پر و پا قرص و قديمي تلويزيون باشيد حتما به خاطر داريد كه در سالهاي گذشته ديدارهاي ليگهاي معتبر اروپايي در كنار رقابتهاي جام جهاني، جام ملتهاي آسيا و اروپا و حتي ديدارهاي دوستانه فوتبال از تلويزيون پخش ميشد. بنابر آنچه كه مسئولان صدا و سيما گفتهاند در آن سالها مسئوليت فروش حق پخش بازيها در اختيار چند شركت اروپايي بود. آنها به فراخور موضوع با شبكههاي مختلف پاي ميز مذاكره مينشستند و با توافق طرفين حق پخش خريداري ميشد. به اين ترتيب بود كه بينندگان تلويزيون ايران ميتوانستند هر هفته به صورت مستقيم ديدارهاي بوندسليگاي آلمان، سري A ايتاليا، لاليگاي اسپانيا و ليگ برتر انگليس را تماشا كنند و لحظات خوب و خوشي داشته باشند. در آن دوران ديگر تماشاي بازيهاي تيم ملي در ميادين بينالمللي و نيز ديدار نمايندگان باشگاهي ايران در رقابتهاي آسيايي «مساله» نبود و كسي فكر نميكرد كه شايد يك بازي خاص از سيما پخش نشود.
اينك اما كار از دست شركتهاي به اصطلاح «خوش مذاكره» اروپايي خارج شده و به دست شركتهاي عربي و به ويژه شيوخ قطري افتاده است. شيوخي كه مانند همتايان اروپايي خود علاقهاي به نشستن پاي ميز مذاكره ندارند. شيوخ متمول عرب كه به نظر ميرسد گاهي نمي دانند پولشان را كجا بايد خرج كنند، حق پخش رقابتهاي ورزشي را به قيمتي گزاف و بسيار بالاتر از آنچه شركتهاي اروپايي اعلام ميكردند خريده اند و به خيال خود از داشتن حق انحصاري پخش مسابقات ورزشي لذت ميبرند. اگر در گذشته شركت هاي اروپايي به راحتي تن به مذاكره ميدادند شيوخ «بد قلق» عرب حتي حاضر نيستند رنگ ميز مذاكره را ببينند . آنچه مسلم است، شيوخ عرب با ثروت افسانهاي خود نيازي به دريافت پول بابت فروش حق پخش مسابقات ندارند و گويي تنها ميخواهند با داشتن «حق» پخش مسابقات ورزشي به شبكههاي تلويزيوني دنيا «پز» بدهند.
مسئولان صدا و سيما پيش از اين گفته بودند كه براي خريد حق پخش مسابقات اروپايي مانند بوندسليگا براي هر بازي مبلغي در حدود 1200 دلار پرداخت ميكردند كه در مجموع رقم آن چناني نميشد، ضمن اين كه صدا و سيما مي توانست انتخاب كند كه كدام بازيها را ميخواهد پخش كند. امروز اما شركتهاي عربي فروشنده حق پخش، اعلام كردهاند كه هر كسي مايل به خريد امتياز پخش يك مسابقه ورزشي است، بايد مجموعهاي از رقابتهاي مختلف ورزشي را يك جا خريداري كند. اين پكيج تلويزيوني، رقابتهاي مختلفي از رشتههاي متفاوت ورزش مردان و زنان را شامل ميشود كه به طور قطع برخي از آنها نياز مخاطب ايراني نيست و برخي را هم نميشود پخش كرد. بنابراين پرداخت 40 ميليون دلار (مبلغي كه شركتهاي عربي براي فروش حق پخش تلويزيوني پكيج مذكور به صدا و سيما پيشنهاد كردهاند ) صرفا براي داشتن حق پخش پنج بازي تيم ملي در راه صعود به جام جهاني حركتي خلاف منطق و اصول حرفهاي است. كما اين كه عزت الله ضرغامي هم چهارشنبه به ايسنا گفته است كه نبايد از صدا و سيما انتظار داشت چنين مبلغ هنگفتي را براي خريد حق پخش تلويزيوني پرداخت كند. البته گفته شده كه مسئولان صدا و سيما با چانه زنيهاي متعدد مبلغ پيشنهادي را به نصف كاهش دادهاند، اما باز هم اين مبلغ بسيار فراتر از آني است كه پيشتر پرداخت ميشد.
نكتهاي كه اين جا قابل طرح است، انتقاد شبكههاي تلويزيوني كشورهاي همسايه ايران و كشورهاي شرق آسيا از سيماي ايران است. آنها معتقدند كه چون مردم ايران علاقه زيادي به فوتبال دارند، صدا و سيما به هر قيمتي شده حق پخش مسابقات را خريداري ميكند و اين مساله شركتهاي فروشنده را «بد عادت» كرده است! اين اتفاق تا جايي پيش رفته كه گفته ميشود شركتهاي مالك حق پخش، قيمتهايي به مراتب بالاتر از آنچه به ايران گفتهاند به شبكههاي تلويزيوني كره اي و ژاپني پيشنهاد دادهاند. حرف صاحبان شبكههاي شرق آسيايي اين است كه بايد شركتهاي فروشنده حق پخش را تحريم كرد تا مجبور شوند قيمتهاي خود را پايين بياورند، شايد با اين كار بتوان درصدي از عطش فروشندگان دندان گرد «حق پخش» را كم كرد، اما در جايي كه شيوخ عرب از داشتن حق پخش به خود ميبالند و شهرت و قدرت حاصل از اين «داشتن» آنها را مست كرده است، شايد تحريم هم فايده چنداني نداشته باشد.
در نهايت بايد ديد كه ماجراي دنبالهدار حق پخشها به كجا ميانجامد. اكنون كه رقابتهاي قهرماني فوتبال نوجوانان آسيا در تهران در حال برگزاري است ، صداوسيما از پخش مسابقات نوجوانان ايران معذور است و علاقمندان به اين تيم بايد بازيها را از شبكههاي عربي تماشا كنند! همچنين 25 مهر تاريخ ديدار تيم ملي ايران برابر كره جنوبي است. اگر مساله پر پيچ و خم حق پخش همان طور ادامه داشته باشد شايد تنها راه تماشاي ديدار ايران و كره جنوبي حضور در ورزشگاه آزادي باشد!