حمله به فوتبالیستها از المپیک لندن شروع شد. جایی که قهرمانان وزنه برداری، تکواندو، کشتی، دو و میدانی توانستند با کسب مدالهای ارزشمند المپیک پرچم جمهوری اسلامی را در مهمترین رویداد ورزشی جهان به اهتزاز درآورند.
از همان موقع برخی به فوتبال و فوتبالیست تاختند. اینکه چرا این فوتبالیست ها باید میلیاردها تومان دستمزد بگیرند اما قهرمان دو و میدانی و وزنهبرداری و کشتی یک پنجم آنها نیز پول نمیگیرند.
شرایط هر روز بر فوتبالیستهای ایرانی سخت و سختتر میشد به ویژه اینکه تیم ملی ایران در دیدارهای مقدماتی جام جهانی برزیل نتایج نامناسبی گرفت، شکست مقابل لبنان و ازبکستان باعث تندتر شدن انتقادات از فوتبالیستها شد.
البته برخی مثل علی دایی تلاش کردند مقابل این هجمه بایستند و گفتند نباید ورزشی که شاید کمتر از یک دقیقه( اشارهاش به وزنه برداری بود) طول میکشد را با فوتبال مقایسه کرد.
حرف دایی کاملا درست است. مقایسه ورزشها با یکدیگر به هیچ عنوان کار اصولی، کارشناسی و علمی نیست.
فوتبال در دنیا اکنون فراتر از یک ورزش است و تبدیل به یک «صنعت- ورزش» شده است. مسابقات فوتبال در دنیا میلیونها بیننده را سرگرم میکند و رسانهها ساعتها قبل و بعد از یک مسابقه مهم ورزشی به ارزیابی آن بازی از جهات مختلف میپردازند اما حتی در پرهیجانترین ورزشهای سالنی مثل والیبال و بسکتبال نیز این همه تبلیغات و توجه افکار عمومی دیده نمیشود.
نه در ایران که در سراسر جهان فوتبال جایگاه ویژهای دارد.
فوتبال آنقدر در زندگی مردم قرن ۲۱ و هزاره سوم نفوذ کرده که حتی دبیر کل سازمان ملل به فیفا و خانواده فوتبال غبطه میخورد و فوتبال و فیفا را خانوادهای موفقتر از سازمان ملل عنوان میکند.
بنابراین اگرچه مسئولان ارشد ورزش کشور باید برای ورزشکاران تمامی رشتههای ورزشی زمینه رشد و پیشرفت را فراهم کنند و امکانات لازم و حرفهای را در اختیارشان قرار بدهند تا آنها بتوانند با فراغ بال و بدون دغدغه به افتخار آفرینی برای کشور ادامه بدهند اما مقایسه فوتبال با سایر ورزشها و حتی مقایسه دستمزد بازیکنان فوتبال با سایر ورزشکاران کار کارشناسی شدهای نیست.
همانطور که وقتی تیم ملی فوتبال ایران فقط توانست جواز صعود به جام جهانی را کسب کند جشن ملی و خودجوش در خیابانهای ایران به راه افتاد.مردم تا نیمه شب در سراسر ایران به جشن و پایکوبی پرداختند آن هم فقط به دلیل اینکه توانسته بودیم به جمع ۳۲ تیم برتر جهان برسیم.
و در همین چند روز گذشته بود که ملی پوشان والیبال کشورمان با هنرنمایی در لیگ جهانی برابر غول های بزرگ جهان چشم ها را به خود خیره کردند. با درخشش مردان غرور آفرین ایران و روزهایی که ما توانستیم از سد تیم های بزرگی چون ایتالیا، صربستان، کوبا و آلمان بگذریم شاهد بودیم که شکل شادی مردم با آنچه که شادی های خیابانی برای فوتبال رخ داد کاملا متفاوت است، پس باید پذیرفت که برای رسیدن به یک جمع بندی عقلانی و مطلوب تر نباید ورزش ها را با یکدیگر مقایسه کرد.
هرگز نباید فراموش کنیم که خرداد ماه سال آینده از سرتاسر کره خاکی فقط ۳۲ تیم ملی می توانند در مستطیل سبز هنرنمایی کنند و آن زمان است که چشم جهانیان به فوتبال دوخته خواهد شد، پس ایران که از حالا حضور در برزیل و جام جهانی ۲۰۱۴ مسجل شده، برای حضور قدرتمندانه در این تورنمنت بین المللی نیاز به حمایت تک تک ایرانی ها دارد. از دولت گرفته تا شهروندان باید ملی پوشان را در این مسیر کمک کنند و بستر را برای موفقیت چشمگیر در سرزمین قهوه فراهم شازنند.
کارشناسان و رسانه های ورزشی نقش کلیدی در این میدان ایفا می کنند، پس باید آگاه باشیم که مقایسه فوتبال با رشته های دیگر در این شرایط حساس نه تنها نمی تواند کمکی به فوتبال ملی ما بکند، بلکه شاید با همین تحلیل ها به انحراف برویم و تمرکز اصلی مان برای موفقیت در جام جهانی را از دست بدهیم.