ورود به انجمن ورود به انجمن
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم



برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
ارسال پاسخ
تعداد بازديد 153
نويسنده پيام
ali آفلاين



ارسال‌ها : 2234

عضويت: 26 /6 /1391
سن: 22
تیم دوم: قرار داده نشده
حالت من: قرار داده نشده
تشکرها : 187

تشکر شده : 470

سیران کوچولو رفت پیشه خدا....

صدای در زدن آمد

زن در را باز کرد و مردی با چهره خسته اما خندان وارد شد

مرد: سلام ، سیران برگشته؟

زن : نه هنوز مدرسه ست.چی شده؟

مرد: براش از شهر اون لباسی رو که قول داده بودم خریدم

زن لبخندی از سر رضایت زد و مرد را در آغوش گرفت : حتما خیلی خوشحال میشه

مرد که بیقرار دیدن دخترش در لباس نو بود آهسته گفت: خدا هیچ مردی رو شرمنده زن و بچه نکنه، بهش خیلی وقت بود قول داده بودم

زن : ایشالا همیشه سرت بلند باشه، هوا سرده بریم تو بشینیم تا برات چایی بریزم

مرد: ببین سیران چی دوست داره امشب همونو درست تا دیگه خیلی خوشحال بشه...

زن که مشغول شستن استکان بود پرسید: امروز خبری بود؟

مرد: نه، اما تو راه همش داشتم فکر میکردم آخه بعضی آدمها ماشین هایی سوار میشن که لاستیکاش تمام سرمایه ی من می ارزه

زن استکان چایی را به دست مرد داد و گفت : سرمایه ی تو سیران ه...

مرد لبخندی زد که در همین لحظه صدای در بلند شد و کسی مکرر فریاد کرد: محکم به در میکوبید بدووووووو مدرسه آتیش گرفته ... بچه ها سوختن...

ما اهالی اونلی پرسپولیس این غم جانسوز رو به خانواده سیران عزیز تسلیت عرض میکنیم.

روحش شاد و یادش گرامی...

واسه شادی روحش یه فاتحه و صلوات بفرستین

وقتی مُردم روی سنگ قبرم بنویسید پرسپولیس را فقط به عشق داش علی دوست داشت


امضای کاربر: ali
سه شنبه 21 آذر 1391 - 16:17
نقل قول
ghasedak آفلاين




ارسال‌ها : 440
عضويت: 3 /9 /1391
تشکرها : 225

تشکر شده : 125

پاسخ : 1 RE سیران کوچولو رفت پیشه خدا....

احساس سوختن به تماشا نمیشودآتش بگیر ، تا که بدانی چه میکشم ... یادش سبز


                           
               دنیا را از شیشه جلو ببین نه آینه های کناری

امضای کاربر: ghasedak
چهارشنبه 22 آذر 1391 - 14:15
نقل قول
تشکر شده: 1 کاربر از ghasedak به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: ali /
ارسال پاسخ
  
پرش به انجمن :